سلام...

سلام دوستان عزیز...

باور کنید خیلی دلم واسه اینجا تنگ شده بود.  همیشه به یاد اینجا بودم ولی مشغله و درگیری اجازه نمیداد کهبیام اینجا ... هر دفعه که میخواستم سر بزنم میگفتم بزار تو یه فرصت مناسب که بتونی یه پست خوب هم بزاری ولی این فرصت مناسب پیش نمیومد تا امشب که خیلی اتفاقی دیدم چشم به کلمه گود نایت نک تلویزیون خورد با خودم گفتم همین الان پاشم بیام سراغش... تو این مدت خیلی اتفاقا افتاد واسم تو اداره اوضام بهتر شد ولی وضع چشمم بدتر شده بعضی همکارا به وضعیت چشام شک کردن ولی من به رو خودم نمیارن درسمو نتونستم تموم کنم نه اینکه نتونم یا مشکل چشام باشه ولی یهو از درس سیر شدم گفتم که چی ولی بابام و همینطور مدیر بخشمون نظرشون این بود که حیفه واسه یه درس و پایان نامه مدرکتو نگیری منم رفتم خوندم و گرفتم. .. یکمی اضافه وزن پیدا کردم چند کیلویی هست آخه تحرکم کمتر شده هر هفته مثه معتادا میگم که از شنبه ورزش کردن رو شروع میکنم ولی هفته ها خیلی سریع پشت سر هم میگذرند پ. فیلم و سریال هم که دیگه مثه سابق نمیبینم نه ایرانی نه خارجی. یکمی غمگین و شاید افسرده شدم مثلا روزای تعطیل زیاد میخابم و اصلا حوصله بیرون رفتنو ندارم چه با دوستا چ خونواده.  تقریبا هرچی تو این مدت گذشته بود رو گفتم.  از لطف شماها هم تو این مدت خیلی خیلی ممنونم  حالا شما بگید تو این مدت چکار کردید 

بی رمق

سلام به همه دوستای گلم. حال همگی به امید خدا خوبه که؟ خدا رو شکر. خیلی وقته نیومدم اینجا و خیلی دلم واسه تک تک دوستای گلم تنگ شده بعضی عهم که لطف داشتن . کامنت و ایمیل دادن و جویای حال ما شدن. از همگی ممنونم. احساسات مثبت تو وجود من ته کشیده چند وقتیه اصلا خوشحال نیستم حس میکنم کسی رو ندارم به شدت احساس تنهایی میکنم حس میکنم کسی درکم نمیکنه روزا بدون استفاده از عینک همه جا رو تار میبینم اضلا ی اوضایی شده واسم. فکر میکنم دارم افسرده میشم احساس میکنم همه کارام نیمه تمامه خیلی احساسات نا خوشایند دارم فشار سنگینی رو خودم حس میکنم با بزرگ و بزرگتر شدنم از اینکه بیمارم بیشتر ....

همفکری

سلام به همه دوستای عزیزم. خوشحالم که امروز هم اتاقیم ( توی اداره) نیستش و میتونم از همینجا راحت براتون بنویسم. راستش حدود چند ماهی هستش که بعد از کش و قوصای فراوان بالاخره تونستم اینجا مشغول به کار بشم البته نه به صورت رسمی ولی خب حالا اینجاییم تا ببینیم آینده چی میشه کارم دفتری هستش و تو دو شیفت میایم که من یه سره میمونم که بعد از ظهرا زودتر برم خونه و پنجشنبه ها نیمه تعطیل هستش که من بعلت کند بودن...

دلتنگی

با سلام به همه دوستای گلم. قبل از هر چیز باید بگم یه معذرت خواهی بزرگ به  همه بدهکارم بابت غیبت طولانی که داشتم و خیلی ساده و البته شرمسار میگم ببخشید. الان دقیقا وسط امتحاناته و من فردا یه امتحان خیلی سخت دارم. داشتم میخوندم که یهو دلم واسه همتون تنگ شد گفتم بزار یه فصبل بخونم بعد بیام بهتون سربزنم ولی چند خط بیشتر نتونستم بخونم تا به خودم اومدم دیدم جزوه ها و کتابا رو ول کردم و اینجام. بگذریم، حال همگی خوبه که؟؟ همه چی خوب پیش میره؟ اگه اینجوریه که خدا رو شکر...

 یک توصیه

سلام به همه دوستای گلم... یک هفته نبودم...رفته بودم قم....به جا همتون زیارت کردم... دوست داشتم زود برگردم تا ببینم دوست تازه به جمع ما اومده یا مطلب جدید داشتیم یا نه... راستی میخواستم بگم حتما واسه معاینه چشماتون هر 6 ماه به پزشک متخصصتون مراجعه کنید.....تا از روند پیشرفتش در جریان باشید.... اخه یکی از خاله هام که وکیل هست و مثل من ارپی داره به طور ناگهانی...

 ندا و مامانش... 

سلام به همه دوستان خوبم... یکی از اعضای جدید وبلاگ به نام ندا خانم و مادرشون که متاسفانه هردوی اونا مثل ما بیمار آرپی هستن از امروز با ارسال مطالب و... قراره بیشتر با ما در ارتباط باشن و چیزی که از روز اول مد نظر من بوده یعنی همکاری و همدلی اعضا داره بیشتر به حقیقت نزدیک میشه... بیشتر وقتتون رو نمیگیرم خودتون باهاشون آشنا بشید دیگه...

سلام به همه ی دوستان عزیز..... من ندا هستم به همراه مادرم از امروز میشیم دوستای شما....... هر دوی ما بیماری ارپی داریم.......مادرم پیشرفته...

ندا و مامانش...

سلام به همه دوستان خوبم... یکی از اعضای جدید وبلاگ به نام ندا خانم و مادرشون که متاسفانه هردوی اونا مثل ما بیمار آرپی هستن از امروز با ارسال مطالب و... قراره بیشتر با ما در ارتباط باشن و چیزی که از روز اول مد نظر من بوده یعنی همکاری و همدلی اعضا داره بیشتر به حقیقت نزیدیک میشه... بیشتر وقتتون رو نمیگیرم خودتون باهاشون آشنا بشید دیگه...

سلام به همه ی دوستان عزیز..... من ندا هستم به همراه مادرم از امروز میشیم دوستای شما....... هر دوی ما بیماری ارپی داریم.......مادرم پیشرفته......

 سهراب سپهری

 این شعر زیبا از سهراب سپهری رو دیروز بهار خانم یکی از کسانی که همیشه لطف دارن و به وبلاگ سر میزنن و کامنت های زیبا میزارن تو بخش نظرات قرار داده بود که با اجازشون اینجا میزارم که شما هم لذت ببرید. من زیاد با شعر و اینا رابطه ندارم ولی این شعر بهم چسبید....

تقدیم به همه دوستان عزیز:

نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچیک...

واسم دعا کنید 

سلام به همه دوستای خوبم. دلم خیلی خیلی واسه تک تکتون تنگ شده بود. باورکنید تو این مدتی که نبودم و درگیر امتحانا بودم همش به یادتون بودم اینکه الان دارید چکار میکنید و اینکه شما هم به اندازه ی من تو امتحانا اذیت شدید؟ و...  همش وسوسه میشدم بیام پای کامپیوتر و وبلاگ و ایمیلمو چک کنم ولی به...

بازگشت

سلام به همگی به خصوص اونایی که تو این مدت یاد ما بودن و ایمیل زدن و نظر گذاشتن. حال همگی انشاا.. که خوبه. یه هفته ای میشه امتحانا تموم شده ولی چون امتحانارو خوب ندادم تو حالت افسردگی بودم تا امروز که حالم یکمی بهتر شد. تو این مدت که حسابی درگیر امتحانا بودم و خدا وکیلی خیلی زحمت کشیدم و به خوذم فشار اوردم ولی فکر نکنم نتیجه اونطوری که میخوام بشه. البته تقصیز خودمم هست کسی...

انگیزه

سلام به همه دوستای گلم. امیدوارم حال همگی خوب باشه. چند وقتیه خبرای خوبی توی اینتزنت راجع به درمای آرپی و ساخت شبکیه و اینا هستش و باعث امیدواری ما شده و به امید خدا تا چند سال آینده باید...

سال نو مبارک

امسال هم بالاخره تموم شد. الان ته ته تهشه. واقعا از ته دل برای همه شما دوستای خوبم یه سال عالی رو آرزو میکنم. یه سال پر بار مطمینم امسال خبرای خیلی خیلی خوبی رو میشنویم. از همتون میخوام سر سفره تو لحظه ی سال تحویل بعد از خوندن دعای تحویل سال و گفتن آرزوهاتون همگی...

نفس های بی هدف

سلام دوستان. حال همگی خوبه؟ سال 90 هم داره آخرین نفساشو میکشه یه سال دیگه داره میگذره و تموم میشه و من هنور خوب نشدم دارم یه سال دیگه بزرگتر میشم البته به همراه بیماریم. فکر میکنم این بیماری عاشق منه که دست از سرم برنمیداره. بیشترین کسی که تو زندگیم باهام بوده همین آرپی بوده خیلی جالبه که...

پایان ترم

سلام. امتحانام تموم شدن خیلی خیلی بد بودن یعنی خیلی خیلی بد بودن و الان خیلی غمگین بودم نمیدونستم چکارکنم گفتم بیام با شمایی که شاید این مطلبو میخونید یکمی درد دل کنم.بابت پست قبلی که گذاشته بودم...

دلگرم

سلامی دوباره به دوستانی که بازدید میکنن از این وبلاگ و نظر میزارن و منو شرمنده و البته دلگرم میکنن. تو این مدت نسبتا زیادی که نبودم اتفاقات زیادی واسم افتاد. مثلا شغل نیمه وقتمو از دست دادم و کلی اتفاق ریز و درشت دیگه که شاید بعدا تو وبلاگ ماجراشو بنویسم. ولی الان آخر ترمه و امتحانا نزدیکن. خیلی خیلی خیلی واسه امتحانا استرس دارم.شاید کمتر بتونم سر بزنم به وبلاگ ولی...

این مطلبو جایی خوندم با خودم گفتم بد نیست تو وبلاگ بزارمش واقعا جالبه توصیه میکنم شما هم بخونیدش کوتاهه و ارزشش رو داره...

از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت......


 جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند. دیر یا زود آدم پیر و خسته ...

آذر ماه...

اینم از سومین ماه پاییز چه زود پاییز داره تموم میشه. زندگی در جریانه و کسی هم نمیتونه متوقفش کنه آدما میرن و میان همه چیز تو جریانه نباید زندگی رو به خودمون سخت بگیریم آدمای بزرگ و کوچیک با مشکلات بزرگ و کوچیک همه دارن زندگی میکنن چه از زندگیشون راضی باشن چه نباشن پس بیاین به خودمون سخت...

خوشحالم

بازم سلام به کسایی که شاید شاید این وبلاگو باز میکنن هر از چند گاهی. همونطور که گفته بودم چند وقتی سر یه کار نیمه وقت میرم که وقتم رو یه جورایی پر کرده و با سنگین تر شدن هفته به هفته ی درسا واقعا منو کلافه میکنه ولی امروز که اومدم یه سر به وبلاگ بزنم دیدم بالاخره تونستم اولین دوست رو که اونم مثل خودمه پیدا کردم امیدوارم واقعا اینجا بتونه یه جایی بشه که ما بتونیم باهم همفکری و تبادل نظر و تبادل...

نیمه

سلام امروز نیمه ی مهرماهه 90 هستش. چند وقتی نتونستم بیام آخه یه کاری پیدا کردم و جایی مشغول به کار شدم بدک نیست یکم اذیت میشم ولی خب از بیکاری بهتره البته الان کلاسامم شروع شدن و هم کار میکنم هم درس میخونم خوبه دوت دارم اینجوری سختی بکشم یکمی. این کاری که انجام ...

تنهایی

امروز که وبلاگو باز کردم و دیدم هنوز کسی نظری نگذاشته در مورد بیماری و مسایل مربوط بهش یعنی چیزی که هدف من بوده از اول بدجوری حالم گرفت و احساس غربت کردم واسه ی منی که دوستان زیادی دور و برم هستن و هیچوقت تنها نبودم اینجا واقعا احساس تلخ تنهایی رو تجربه کردم تو دنیای اینترنت تو این وبلاگ...

خسته شدم

چند روزی هست که خیلی کسل از خواب پا میشمدیر میخوابم و دیر هم پا میشم تا ماه گذشته من صبا زود از خواب پا میشدم و میرفتم یکم میدویدم و ورزش میکردم ولی حدود یه هفته شایدم بیشتره که دیگه پر انرژی نیستم دیگه مثل یه ماه پیش پر شور نیستم و حس میکنم همش خوابم میاد نمیدونم چی...

پاییز...

دیروز پاییز شروع شد فصل زرد فصلی که زمانی که من کوچیکتر بودم ازش متنفر بودم نه واسه اینکه مدرسه ها شروع میشد و نه واسه باد و بارونش نمیدونم واقعا واسه چی ولی چندین ساله که پاییزم دوست دارم همه ی فصل ها واسم قشنگه از یکی دو هفته ی دیگه کلاس هام هم شروع میشن یه کوچولو استرس دارم. همیشه عادت دارم که...

در جست و جو........

سلام به اونایی که شاید این وبلاگو باز کنن تا امروز نتونستم کسی رو که بیمار آرپی هستش پیدا کنم تا اونجایی که من اطلاع دارم حدودا از هر 4000 نفر یکی مبتلا به این بیماری هستش و حدودا جمعیت نسبتا بالایی ممکنه تو ایران باشه یعنی چیزی نزدیک 19000 نفر که البته آمار به ثبت رسیده تو کشورمون 3100 مورد بوده (بر اساس آمار وبسایت www.iranrp.ir ) واسه هممون آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم...